او که می ماند،نخواهد رفت او که رفته است،نخواهد رسید او که رسیده است،پشیمان است این همه از شکستن سکوت چه عاید آیینه شد؟
رفتن هم حرف عجیبی شبیه اشتباه آمدن است تو بگو دایره تا کجای این نقطه خواهد گریست؟
تا انتهای بودن تا مرز ابدیت تا کوچه باغ های دلتنگی تا سرگشتگی های عاشقیتا آنجا که من میمانم تو میروی
عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولیعشق داند که در این دایره سر گردانند
تا انتهای بودن
تا مرز ابدیت
تا کوچه باغ های دلتنگی
تا سرگشتگی های عاشقی
تا آنجا که من میمانم تو میروی
عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سر گردانند