از قهقرای نیمه شب و خوابهای تلخ ،حسی غریب می کشدم سمت ِآفتاب حسی که حال و روز مرا درک می کند ، دریورش ِسکوت و خیالات ِ بی حساب حسی غریب می بردم تا کناره ها...، برگونه هام می چکد آرام گرمی ِ... بغض شکست خورده ی گل زخمهای غم ، بی تاب می زنم دل خود را به عمق آب ...
خشنود باشی
سلام مرسی دوست خوبم دقیقا شعری که گفتی با من هماهنگ هست همیشه شاد و موفق باشی
سلام دوست مهربون چه تلخ محاکمه می شوند پاییز و زمستان که برای جان دادن به درخت ، جان می دهند و چه ناعادلانه کمی آن طرف تر همه چیز به نام بهار تمام می شود .
خشنود باشی
سلام دوست خوبم واقعا زیبا بود مرسیییییییییییی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام مهربون [گل]
از قهقرای نیمه شب و خوابهای تلخ ،حسی غریب می کشدم سمت ِآفتاب
حسی که حال و روز مرا درک می کند ، دریورش ِسکوت و خیالات ِ بی حساب
حسی غریب می بردم تا کناره ها...، برگونه هام می چکد آرام گرمی ِ...
بغض شکست خورده ی گل زخمهای غم ، بی تاب می زنم دل خود را به عمق آب ...
خشنود باشی
سلام
مرسی دوست خوبم دقیقا شعری که گفتی با من هماهنگ هست
همیشه شاد و موفق باشی
سلام دوست مهربون
چه تلخ محاکمه می شوند پاییز و زمستان
که برای جان دادن به درخت ، جان می دهند
و چه ناعادلانه کمی آن طرف تر همه چیز به نام بهار تمام می شود .
خشنود باشی
سلام دوست خوبم واقعا زیبا بود مرسیییییییییییی