در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا
زندگانی بخشد
چشمهای تو به من می بخشد
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از زندگی من هستی
دفتر عمر مرا
با وجود تو شکوهی دیگر
رونقی دیگر هست
می توانی تو به من
زندگانی بخشی
یا بگیری از من
آنچه را می بخشی
من به بی سامانی
باد را می مانم
من به سرگردانی
ابر را می مانم
سلام
من عاشق این شعرم
مرسی که این پست رو گذاشتی
به منم سر بزن
منتظرم
سلام مهربون
این همه با هم بیگانه
این همه دوری و بیزاری
به کجا آیا خواهیم رسید آخر
و چه خواهد آمد بر سر ما؟
با این دلهای پراکنده
بنشینیم و بیندیشیم.
سر بزن - برقرار باشی
سلام
مرسی مه اومدی پیشم
اگه اشکال نداره دوس دارم لینکت کنم.میشه؟
حتما عزیزم خوشحالم می شم
مُردم از این همه ساده اندیشی مان!
دقیقا :)
سلام مهربون
شاد بودن هنر است
شاد کردن هنری والاتر
گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیِ ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
مرسی دوستم
تو گل سرخ منی تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری نه /از ان پاک تری. دوستت دارم
من عاشق این شاعرم یعنییییییییی