او که می ماند،نخواهد رفت
او که رفته است،نخواهد رسید
او که رسیده است،پشیمان است
این همه از شکستن سکوت چه عاید آیینه شد؟
رفتن هم حرف عجیبی شبیه اشتباه آمدن است
تو بگو دایره تا کجای این نقطه خواهد گریست؟
سلام وب قشنگی داری بیا وب من نظر بده بیینم چه جوری ممنون دوست دار شما رضا
مرسی حتما سر می زنم
او که می مانداو که رفته استاو که رسیده استهمه خودشکنی استتا تو...دایره ای به گرد من وتو!
دایره همیشه می گرده اون که رفته ٬ رفته !
دل من تـنها بـود ،دل من هرزه نـبـود ...دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جابه کجا ؟!معـلـوم است ، به در خانه تو !دل من عادت داشـت ،که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوریکه تو هر روز آن را به کناری بزنی ...دل من ساکن دیوار و دری ،که تو هر روز از آن می گـذری .دل من ساکن دستان تو بوددل من گوشه یک باغـچه بـودکه تو هر روز به آن می نگریراستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
خیلی قشنگ بود گلم مرسیاما گمان نکنم دیده باشه!
سلام وب قشنگی داری بیا وب من نظر بده بیینم چه جوری ممنون دوست دار شما رضا
مرسی حتما سر می زنم
او که می ماند
او که رفته است
او که رسیده است
همه خودشکنی است
تا تو...
دایره ای به گرد من وتو!
دایره همیشه می گرده اون که رفته ٬ رفته !
دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری ،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
خیلی قشنگ بود گلم مرسی
اما گمان نکنم دیده باشه!