روزگار غریبی است ...

سه نقطه های تو گاهی هزار واژه ومن

هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب

همیشه معنی صد اضطراب  ...  من، بی تو

همیشه دیدن بی پرده  ی شما در خواب 

 چه عاشقانه ی  پوچی!  تو خوب می دانی

 میان این همه رویا   ، فقط تویی کمیاب

و من چه خسته تو را چون سراب می جویم

چه فصل خالی و تلخی ست سهم من زین خواب! 

...

 کجاست آنکه ز من آتشی بگیراند

بسازد از تن من  قطعه قطعه های مذاب

و یا حضور تو را قصّه قصّه ، فصل به فصل...  

 بخواند از تو غزل های نابِ بی پایاب

   ... 

خدا کند که غزلهای آخرم باشد

خدا کند که شوم در غمت خراب،خراب

چه روزگار غریبی ست نازنین، آری

 نه حرف مانده برایم ،  نه عشق های مجاب

 بیا... تمام کن این انتظار را در من

 بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب

...

یکی نبود و یکی بود و او نبود ... و من

 هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب

نظرات 4 + ارسال نظر
خنکای پایان خاطرات دوشنبه 18 مرداد 1389 ساعت 11:42 ق.ظ

سه نقطه های من
سه نقطه های تو !

روزی معنی پیدا خواهند کرد.

شاید
شاید هم نه!

بلوط سه‌شنبه 19 مرداد 1389 ساعت 12:24 ب.ظ

سلام
چه جای ماه که حتی شعاع فانوسی
درین سیاهی جاوید کورسو نزند
به جز طنین قدمهای گزمه سرمست
صدای پای کسی
سکوت مرتعش شهر را نمی شکند
به هیچ کوی و گذر
صدای خنده مستانه ای نمی پیچد
کجا رها کنم این بار غم که بر دوش است
چراغ میکده آفتاب خاموش است

موفق باشی

مرسی دوستم شما هم همینطور

بلوط پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:53 ق.ظ

سلام مهربون
فرا رسیدن ماه رمضان مبارک
امید است که در این ماه گرامی از میزبان بی همتای مان نهایت بهره را ببریم هر چند که ما در این محفل گاه مهمان شایسته ای نیستیم اما به حق میزبان یکتایی داریم
التماس دعا - سلامت باشی

misssdandelion پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:30 ب.ظ

شب تنهایی خوب

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند

شب سلیس است و یکدست و باز

شمعدانی ها و صدا دار ترین شاخه فصل

ماه را می شنوند

پلکان ِ جلو ساختمان

در فانوس به دست و در اسراف نسیم

گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

پلکها را بتکان

کفش به پا کن و بیا

و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب اندام

تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند

پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است

که از حادثه عشق تر است
love

مرسی عشقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد