من از آغاز میترسم

من از آغاز میترسم

من از پرواز میترسم

من از اغاز یک پرواز بی احساس میترسم

من از تکرار میترسم

... ... من از انکار میترسم

من از تکرار انکار همین احساس میترسم

من از سوختن نمیترسم

من ار ساختن نمیترسم

من از ساختن کنار سوختن احساس میترسم

من از تاختن نمیترسم

من از باختن نمیترسم

من از تاختن برای باختن احساس میترسم

من از احساس میترسم

من از اغاز یک پرواز بی احساس

واسه تکرار انکار دل حساس میترسم

من از احساس میترسم

من از تاختن برای باختن احساس

کنار سوختن و ساختن برای این دل حساس می ترسم

تو در پس روزهای ابری نهفته ای...


تو در پس روزهای ابری نهفته ای


و من بی قرار بارشم


ای ابرها در امتداد انتظارم با یکدگر بر خورد کنید


تو در پشت برهنگی اندام بید نشسته ای


و من بی تاب تنپوشی از سبزینه ها هستم


ای بیدها عریانی تان را با شکوفه های استقامت من بپوشانید


تو درکنار کودکی غنچه آرمیده ای


و من کهولت شاخه ها بسر می برم


ای لحظه های ناب ، غنچه های گمگشته را


در شاخسار خمیده ام پیدا کنید.

سال نو مبارک




سال نو مبارک با کلی تاخیر ببخشید نبودم امیدوارم سال خوبی 


برای هممون باشه.