اندکی در لحظه هایت جستجو کن
شب تنهایی با هم..
شاید اینگونه سزاوار فراموشی نبود
چقدر با عجله...
غبار می تکانی از ردپای آخرین خاطراتمان

نظرات 6 + ارسال نظر
mahtab شنبه 25 دی 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://moonlight66.mihanblog.com/

salam webe ghashangi dariid.lotfan be man ham sar bezaniid.khoshhal misham

مرسی حتما

هبوط شنبه 25 دی 1389 ساعت 12:01 ب.ظ http://haboot.blogsky.com

اندک نه !
بسیار!

آره واقعا بسیار بهتره!

بلوط یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام نازنین مهربون [گل]

با خیال تو
تار ِمنفصل ز پود ِلحظه ها
زیر سایه ی مکرر زمان
گاه واره های تازه می شود:

گاه ...
شرح داستان آب و سنگ
بر فراز و در فرود موجها
غرق اعتبار قطره می شود.

گاه ...
در کتاب کهنه ی زمین
پشت سایه ی سیاه واژه ها
شعر زندگی ترانه می شود؛

گاه ...
تا سفر به قله های دور
فارغ از هوای پست پرغبار
شوق یک نفس بهانه می شود؛

گاه ...
ذهن خشک برگ های زرد
در هوای سبز غنچه های باغ
رنگ باور جوانه می شود؛

گاه ...
پشت پلک بسته ی خیال
خواب رقص زلف تو به دست باد
خاطرات جاود انه می شود! ........ شاعر سعیده سجادی

خشنود باشی گلم[گل][گل]

مرسیییییییییی خیلی زیبا بود دوستم

بلوط سه‌شنبه 28 دی 1389 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام عزیز مهربون[گل][گل]

ترا زیباترین می دانم ای دوست
ز رویت عشق را می خوانم ای دوست
سزد خاری به پیش گل بروید
تو این هستی و من هم آنم ای دوست
مرنج از من که من با خواری خویش
به گل می نازم و شادانم ای دوست
تو بر دشت دلم باریدی از عشق
کنون گل کرده در دامانم ای دوست ... خشنود باشی همسایه عزیز [لبخند][گل]

مرسی دوست عزیزم
همیشه شاد و موفق باشی

بوف بینا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 04:33 ب.ظ

حافظه ی تصویری داشتن چیز خوبی نیست
خاطره داشتن بزرگترین درد آدمای دلداده ست

اما زیبایی زندگی به همین خاطراته

misssdandelion چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 08:28 ب.ظ

خوشا به حالت که غباری بر ذهنب تاقی مانده

آره عزیزم :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد