یک تیکه یخ

زندگی بعضی از آدم ها مثل یک تیکه یخ می مونه٬  

تا میان خودی  نشون بدن آب می شن٬     

دیگه کسی یادش نمی آد اصلا یخی بوده... 

نظرات 4 + ارسال نظر
misssdandelion پنج‌شنبه 28 مرداد 1389 ساعت 04:53 ب.ظ

یه جورائی یاده خودم میافتم

چرا خودت ؟؟؟؟؟ این ماله ادمهایی که فکر می کنن خیلی مهم هستند ولی نمی دونند نبودنشون کسی رو اذیت نمی کنه نه تو

مهرداد شنبه 30 مرداد 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://boudan.blogsky.com/

یخ قلب بعضی از آدمها به همین سفتی و سختیه، اما حتی اگه سینه ی سردشون مانع آب شدن بشه و دور از گرما غرق یخزدگی باشن بازم این یخ پایدار نمی مونه و تو فشار روزگار به سینه ی بی مهرشون این قلب یخی می شکنه...

واقعا همینه مرسی

بلوط شنبه 30 مرداد 1389 ساعت 10:35 ق.ظ

سلام مهربون
مطلبت قابل تامل بود و تاثیر گذار - آدمهایی که برای فرداشون هیچ هدفی ندارند ...

شب از سماجت گرما
تن از حرارت می
لب از شکایت یکریز تشنگی پر بود
میان تاریکی
نسیم گرمی با من نفس نفس می زد
و هر دو با هم دنبال آب میگشتیم
و در سیاهی سیال خلوت دهلیز
نهیب ظلمت ما را دوباره پس می زد
هجوم باد دری را به سمت مطبخ بست
و هرم وحشت ما را به سوی ایوان راند
میان ایوان چشمم به آب و ماه افتاد
که آب جان را پیغام زندگی می داد
و ماه شب را از روی شهر می تاراند
به روی خوب تو می نوشم ای شکفته به مهر
چو روزنی به رهایی همیشه روشن باش

موفق باشی

مرسی دوستم

مهرداد یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 01:45 ق.ظ http://boudan.blogsky.com/

ممنونم از توجهت. و خوبه آدم غرق بیداری باشه و رها از خواب و غفلت. در بی کرانی بیداری حرکت کنه و هیچگاه به ساحل یعنی نقطه ی خواب نرسه.

هم بیداری خوبه هم خواب این دو مکمل هم هستند دوستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد